۱۳۹۰ فروردین ۲۴, چهارشنبه

3 " ظاهر بین "


در مورد آدمها باید از روی ظاهرشون قضاوت کرد نه از روی رفتارشون ..

برای حکم بالا دوتا دلیل دارم :

دلیل اول ، فیزیولوژیکی - ریخت شناسیه ..

طبق این دلیل ترکیب چهره ی انسان بر گرفته از چندین عامله ، از جمله ژنتیک ، محیط ، خصوصیات و اخلاقیات درونی فرد ..

از بقیه ی موارد که فاکتور بگیریم ، عامل خصوصیات درونی فرد روی ترکیب صورت و نحوه ی قرار گرفتن سلول های پوست صورت در کنار هم خیلی تاثیر داره ..

مثلن خود من ، از صد فرسخی چهره ام داد می زنه بچه ی شری نیستم و برعکس ، خیلی هم بچه مثبتم ..

و دلیل دوم ، روانشناسی ..

طبق این دلیل ، رفتارهای انسان در حالت عادی بر گرفته از اخلاقیات درونیش نیست .. به این معنی که انسانها دوست دارن دیگران اون چیزی رو در موردشون برداشت کنن که خودشون دوست دارن ، نه اون چیزی که واقعن هستن ..

با این حساب رفتاری که توی شرایط عادی از آدم بروز می کنه اون چیزی نیست که باید باشه ..

آدمها رو نمیشه از روی چهره اشون شناخت .. من این جمله رو رد می کنم ..

آدمها رو میشه از روی چهره اشون شناخت .. خیلی های دیگه این جمله رو رد می کنن ..

از نگاه آدم بیرون و بی طرف هر دو نظریه هم می تونه قابل استناد باشه هم می تونه مردود بشه .. به عبارتی نظریه ها اله کلنگی ان ..

و نظریه ای که تا به این حد ترازویی باشه چندان اعتباری نداره و به عبارت بهتر کلن فاقد اعتباره .. پس نتیجه ی بحث این شد که من بی خود به اندازه ی یه پست کوبوندم تو سر کیبوردم ..

پ . ن : قانون دوم غریبه : همه ی آدمها ظاهری درست دارن ، پس از باطن درستی هم برخوردارن مگر اینکه خلاف این قضیه ثابت شه ..

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر