۱۳۹۰ آذر ۱۶, چهارشنبه

34 " لحظه های عاشقی "


همه چیز از اون روز شروع شد .. همونجا وسط کافی شاپ .. من بودم و تو .. روبروی هم ، دو تا شیر موز هم بینمون بود .. چشم توچشم هم بودیم .. نگاهامون با هم حرف می زد تا اینکه بالاخره اون چیزی که نباید شد ..
یه عشق ممنوعه اتفاق افتاد .. دو تا پسر عاشق هم شدن ..
اونقدر که بی شرم و حیا ، بدون ترس از یه جمع شلوغ ، از جاشون بلند شدن ، سراشونو به هم نزدیک کردن و ......

دستامون تو دست هم بود ، من و تو ، وسط خیابون ، بهم لبخند زدی و گفتی : میریم یه مخلوط بخوریم ؟
ته دلم داشتم پاره میشدم واسه مخلوط ولی ناز کردم و گفتم نه ..
اما تو یه لبخند زدی و سریع بغلم کردی و همونجور که منو می بردی سمت بستنی فروشی به بوسه به ......

من و تو تنها بودیم ، توی یک اتاق .. هوا گرم بود ، جفتمون با رکابی و شلوارک بودیم .. تو نشسته بودی و من سرمو گذاشته بودم روی پاهات .. تو انگشتات توی موهام بود ، منم نگام به صورت زیبات ..
دیگه هوا خیلی گرم شد ، خواستم شلوارکتو در بیارم و ......

با هم رفتیم پیش دکتر ، من و تو ، لبخندی که بهم می زدی توی اون موقعیت یه دنیا برام می ارزید ، خیلی دردمو آروم می کرد .. دکتر به جفتمون گفت باید بریم سونوگرافی ، وقتی رفتیم جوابو بگیریم یه نگاه به هر دوتامون کرد و گفت ......
مامان : غریبه ، غریبه ، پاشو ناهار حاضره ..
پ . ن 1 : اه ، دهنه خوابو سرویس ، مردم خواب می بینن ما هم خواب می بینیم .. چهارتا صحنه رفت همشو نصفه ، آخرش نذاشت ببینم ته هر کدومشون به کجا می کشه ..
پ . ن 2 : تو صحنه ی چهارم فکر بد نکنین ، توی خواب کلیه درد داشتم رفتم سونو ..
پ . ن 3 : از دیروز که بیدار شدم بدجوری گیج و منگم ، این خوابه خیلی ذهنمو مشغول کرده ، نکنه پول شیر موز و مخلوطو من حساب کرده باشم ؟!

۶ نظر:

  1. ای خسیس حالا تو حساب کرده باشی! چی میشه؟ :)))
    حالا بچه پسر بود یا دختر؟

    پاسخحذف
  2. اه ، اگه گذاشتن بفهمیم چی زاییدیم .. نمی ذارن که :))
    وای من حساب کرده باشم .. اینجوری نگو .. من قلبم با باطری کار می کنه ، پس می افتم رو دستتونا :))

    پاسخحذف
  3. هییییییییییییییییییییی!!!!
    چه خواب قشنگی
    شبیه خوابای منه:))

    پاسخحذف
  4. @ amir ranginkaman :
    اااا ، خجالتم خوب چیزیه .. چشاتو درویش کن .. اینا چیه تو خواب می بینی ..
    از این بعد توی خواب به یه چنین صحنه هایی برخورد کردی روتو زودی برمی گردونی .. فهمیدی ؟ .. هان ؟ :))

    پاسخحذف
  5. eeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeeee
    اذیت میکنی هااااااااااااا
    کجای این خواب بده؟!

    پاسخحذف
  6. ااا.. چشاتو درویش کن بچه .. وگرنه به افسر گروهبانتون میگما :)))

    پاسخحذف