ساعت طرفای 5:30 صبح بود ، تو اوج خلوتی داروخانه یه آقایی سراسیمه اومد تو داروخانه و گفت :
آقا ، آقا به دادم برس ، فک کنم کاندومم پاره شده ..
: هوم ؟! سلام ، کاندوم پاره کردی ؟!
آقاهه : آره ..
: خب حتمن بد کار می کنی دیگه ..
آقاهه : هی هی هی ، دست رو دلم نذار که خونه .. کار چیه ، بیگاریه ..
: اخی ، واقعن چقدرم سخته برات .. قابل درکه ..
آقاهه : حالا باید چیکار کنم ؟
: کاری نداره ، یه کانودم دیگه میگیری ، یه قرص فوری هم میدی بهش ..
آقاهه : هی آقا ، من اگه پول داشتم مدام کاندوم عوض کنم که اینجا نبودم .. همینشم که داشتم از وقتی که یادم میاد دارم استفاده می کنم ..
: جان ؟! بابا چه نفسی داشته کاندومه ..
آقاهه : تا تونستم ازش کار کشیدم ، صبح ، شب ، دم ظهر ، وقت و بی وقت .. راستش امروز از صبح داشتم تنهایی روش کار می کردم ، دیدم نه بابا ، کار من یکی تنها نیست ، زنگ زدم رفقا هم اومدن ، از ظهر به این طرف با رفقا هستیم سرش ..
: بیا ، رفیق خوب همینجور جاها به درد آدم می خوره دیگه .. پس گروهی هم هست ؟ بابا قربون اشتهاتون ، از صبح تا حالا ..؟
آقاهه : سخت هست ، اما ما بازم راضیئیم به رضای خدا ..
: دمتون گرم ، خدا بهتون قوت بده ..
آقاهه : من الان باید برم بازم ادامه بدم ، رفقا دست تنهان .. باید تا صبح تمومش کنیم .. به نظرت باند کشی ببندم دورش خوبه ؟
: باند کشی ؟ ! بیخیال عزیز من ، یکم کوتاه بیا ..
آقاهه : نه ، نمیشه ، باید زودتر چاله اشو پر کنیم ، وگرنه بازم یکی می افته توش ..
دیگه زدم زیر خنده و گفتم : چقدرم به فکر همشهریاتی .. حالا چی شد پاره شد ؟
آقاهه : چی بگم ، رفیقم حواسش نبود با بیل زد بهش ..
دهنم باز موند : هان ؟ با چی زد زد بهش ؟!!
آقاهه : تو ایران که همه دلشون می خواد فقط سوراخ کنن .. دو تا کوچه بالاتر داریم چاله ی آب و فاضلابو پر می کنیم ، یکی از رفقا حواسش نبود با بیل زد به پام ، فک کنم کاندوم پام پاره شد ..
: آها ، همین کوچه بالائیه .. می دونم کجا رو میگی .. واستا ببینم .. گفتی با بیل زد کاندوم پاتو پاره کرد ؟
پ . ن 1 : آقاهه ، دلبندم ، اون تاندوم پااِ .. تاندووووم ..
پ . ن 2 : هی می خوام فکرای خاک بر سری نکنم ، اگه بذارن .. اه ..
تاندون البته!!! بد تو بهش گفتی باید یه کاندوم نو بخری دوزاریش نیفتاد؟؟؟ :))))
پاسخحذفمن اشتباه ننوشتم ، تو فرهنگ لغات اشتباه نوشتن :))
پاسخحذفنوچ .. از قرار معلوم نگرفت چی شد ..